2024 | کرم کتاب | Bookworm

کرم کتاب

:: Bookworm ::
#img_alt#
خب، ببین رفیق عشق فیلم! تازه از یه فیلم باحال و عجیب و غریب به اسم "کتاب کرم" (Bookworm) اومدم بیرون، دهنم باز مونده! یعنی چی بگم از این فیلم، هم خنده‌داره هم یه جورایی ماجرایی و پر از حس و حال. فکر کن یه دختر بچه کتابخون و درسخون نیوزلندی داریم به اسم میلدرد، که یهویی زندگیش زیر و رو میشه. مامانش به خاطر یه توستر منفجر شده میره کما! (آره، توستر منفجر شده، عجیب نیست؟ فیلم از همین اولش یه جوریه). بعد پدر آمریکایی میلدرد، یه شعبده‌باز دست و پا چلفتی به اسم استراون وایز، از راه میرسه که تو زندگی دخترش اصلا حضور نداشته. میلدرد از دستش کلی شاکیه و اصلا شعبده‌بازی‌هاش براش جذابیتی نداره. ولی خب، چی میشه؟ باباهه میگه بیا بریم کمپینگ! میلدرد هم که عاشق یه جور پلنگ افسانه‌ای به اسم پلنگ کانتربریه، قبول میکنه. آخه جایزه گذاشتن واسه فیلم گرفتن از این پلنگه، ۵۰ هزار دلار! پول خوبیه، میشه بدهی مامان رو داد. خلاصه، این پدر و دختر میزنن به دل طبیعت نیوزلند دنبال پلنگ. طبیعتش که نگم برات، محشره! مناظر بکر و کوه و دشت، آدم کیف میکنه. وسط این ماجرا، یه زوج عجیب و غریب به اسم آرنولد و آنجلینا هم بهشون میرسن. اینا یه کم مشکوک میزنن، حدس بزن چی میشه؟ آرنولد وسایل استراون رو میدزده، حتی دوربین میلدرد رو هم میبره! چه آدمای ناجوری پیدا میشن. بعدش میلدرد و استراون دوباره به این دزدا برمیخورن، یه دعوای حسابی هم بینشون میشه. میلدرد دوباره دوربینو پس میگیره، ولی بدشانسی فیلم پلنگ روش نیست، آرنولد و آنجلینا روش فیلم خودشونو ضبط کردن! شانس میلدرد رو باش. اوضاع کم کم هیجان انگیزتر میشه. پلنگه یهویی جلوی پدر و دختر ظاهر میشه، اونم لب یه پرتگاه خطرناک! اینا میخوان با طناب فرار کنن، ولی پلنگه طنابو پاره میکنه و پدر و دختر میفتن ته دره! نگران نشو، نمیمیرن! ولی میلدرد پاش گیر میکنه زیر یه تیکه چوب. پدره برای اینکه دردشو کم کنه، یه قارچ توهم زا بهش میده! (قارچ توهم زا تو فیلم بچه ها! عجب فیلمیه!). بعد چوب رو بلند میکنه و دخترشو نجات میده. آخرش دوباره به آرنولد و آنجلینا برمیخورن، این بار کنار یه ون. استراون میلدرد رو میذاره عقب ون و خودش ونو میدزده! تو جاده داره با گوشیش از میلدرد فیلم میگیره که یهو میلدرد داد میزنه "جاده رو نگاه کن!". استراون برمیگرده میبینه پلنگه وسط جاده است! فرمون رو میکشه و ون چپ میکنه! چه پایانی دراماتیک! ولی تهش خوبه. میلدرد چشماشو باز میکنه میبینه توی بیمارستانن، کنار مامانش! معلوم میشه استراون قبل تصادف یه فیلم کوتاه از پلنگ با گوشیش گرفته بوده! میلدرد جایزه رو میگیره و همه چی به خیر و خوشی تموم میشه. بازیگرای فیلم هم عالی بودن. مخصوصا الیجاه وود که نقش پدر شعبده‌باز رو بازی میکنه، خیلی خوب از پسش برومده. اون دختر بچه هم، نل فیشر، خیلی طبیعی و دوست داشتنیه. مایکل اسمایلی هم تو نقش اون آدمای مشکوک خیلی خوب بوده. کارگردان فیلم، آنت تیمپسون، هم کارش درسته. فیلم یه حال و هوای خاصی داره، هم خنده داره، هم یه کم غمگینه، هم ماجراییه. فیلمبرداریش هم که گفتم، مناظر نیوزلند رو خیلی قشنگ نشون داده. در کل، "کتاب کرم" یه فیلم خیلی جذاب و متفاوته. اگه دنبال یه فیلم میگردی که هم بخندی، هم یه کم دلشوره بگیری، هم از مناظر زیبا لذت ببری، این فیلم رو بهت پیشنهاد میکنم. فقط حواست باشه، یه کم عجیب و غریبه، مثل همون توستر منفجر شده! ولی همین عجیب بودنش بیشتر جذابش کرده. امیدوارم تو هم ازش خوشت بیاد!